ره آورد
آن گاه که درهاى آسمان گشوده شد و پرتوى از نور رخشان امامت بر زمین تابید، مژده اى شادی بخش، دلهاى زمینیان را فراگرفت وتاریکناى سلطه گرى وهواپرستى، با زایش رهبرى ربّانى ورهاننده، به رسوایى افتاد.
یازدهم ذى القعده سال 148 هجرى که امام رئوف ما زاده شد، وعلى بن موسى الرضا علیه السلام به عنوان سرچشمه اى از نیکى ومهربانى وهدایت رخ نمود، پناهگاهى پدید آمد که خدا پرستان را در خود گرد آورد.
زاد روز آن رهبر هشتمین بر شیفتگان حضرتش خجسته باد
التماس دعا
فرزند رسالت و امامت
امروز آسمان و زمین و هرآنچه در آن است غرقِ سرور و شادمانی است؛ زیرا پذیرای میهمان پربرکتی از خاندان پاک رسالت و امامت میباشد؛ زیرا که ستاره درخشانی از میان ستارگان زیبای هدایت طلوع میکند و نسیمی بهاری قلبهای سرد و خشک انسانها را جان تازهای میبخشد ای فرزند رسالت و امامت و ای کوثر ولایت، میلادت مبارک باد.
امام حسن (ع) در خلقت وسیرت وشرافت شبیه ترین مردم به رسول خدا بود .( امام صادق (ع) )
این میلاد ژر برکت رو به همتون تبریک می گم ، راستی من دارم می رم مشهد اگه خدا بخواد روز ولادت اونجام ، ان شاء ا... قسمت همه عاشقان .
التماس دعا - نیکو
اَللّهُمَّ فَاقْبَلْ عُذْرى
وَارْحَمْ شِدَّةَ ضُرّى وَفُکَّنى مِنْ شَدِّ وَثاقى یا رَبِّ ارْحَمْ ضَعْفَ
بَدَنى وَرِقَّةَ جِلْدى وَدِقَّةَ عَظْمى یا مَنْ بَدَءَ خَلْقى وَذِکْرى وَتَرْبِیَتى
وَبِرّى وَتَغْذِیَتى هَبْنى لاِبْتِدآءِ کَرَمِکَ وَسالِفِ بِرِّکَ بى
ماه رمضان ماه خداوند، ماه نزول قرآن و از شریفترین ماههای سال است. در این ماه درهای آسمان و بهشت گشوده و درهای جهنم بسته میشود، و عبادت در یکی از شبهای آن ( شب قدر ) بهتر از عبادت هزار ماه است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در خطبه شعبانیه خود درباره فضیلت و عظمت ماه رمضان فرموده است: «ای بندگان خدا! ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما روی آورده است؛ ماهی که نزد خداوند بهترین ماهها است؛ روزهایش بهترین روزها، شبهایش بهترین شبها و ساعاتش بهترین ساعات است.
بر مهمانی خداوند فرا خوانده شدید و از جمله اهل کرامت قرار گرفتید. در این ماه، نفسهای شما تسبیح، خواب شما عبادت، عملهایتان مقبول و دعاهایتان مستجاب است.
پس با نیتای درست و دلی پاکیزه، پروردگارتان را بخوانید تا شما را برای روزه داشتن و تلاوت قرآن توفیق دهد. بدبخت کسی است که از آمرزش خدا در این ماه عظیم محروم گردد. با گرسنگی و تشنگی در این ماه، به یاد گرسنگی و تشنگی قیامت باشید.»
آن گاه پیامبر اکرم وظیفه روزهداران را برشمرد و از صدقه بر فقیران، احترام به سالخوردگان، ترحم به کودکان، صله ارحام، حفظ زبان و چشم و گوش از حرام، مهربانی به یتیمان و نیز عبادت و سجده های طولانی، نماز، توبه، صلوات، تلاوت قرآن و فضیلت اطعام در این ماه سخن گفت.
منابع :
مفاتیح الجنان، تفسیر نمونه، ج 1، ص 634؛ المیزان، ج 2، ص 15
اللَّهُمَّ لاَ أَجِدُ لِذُنُوبِی غَافِراً وَ لاَ لِقَبَائِحِی سَاتِراً وَ لاَ لِشَیْءٍ مِنْ عَمَلِیَ الْقَبِیحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَیْرَکَ
لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَکَ وَ بِحَمْدِکَ ظَلَمْتُ نَفْسِی وَ تَجَرَّأْتُ بِجَهْلِی
وَ سَکَنْتُ إِلَى قَدِیمِ ذِکْرِکَ لِی وَ مَنِّکَ عَلَیَ
خدایا ببخش ، از تو فقط کرم و ببخشش می خوام ، اگر من گنهکارم ولی تو دریای رحمتی یا رب .
التماس دعا - نیکو
میلاد امام زمان حضرت مهدی(عج) بر تمامی شیعیان و رهبر عزیزمان و چشم انتظاران آن حضرت مبارک
بسم الله الرحمن الرحیم
" اللهم کن لولیک الحجـة بن الحسـن صلواتک علیه و علی آبائـه فی هذه السـاعه و فـی کل ساعة ولیاً و حافظاً وقائداً وناصراً و دلیلاً و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا "
خدا کند تو بیایى
از عمق ناپیداى مظلومیت ما، صدایى آمدنت را وعده مىداد.
صدا را، عدل خداوندى صلابت مىبخشید و مهر ربانى گرما مىداد.
و ما هر چه استقامت، از این صدا گرفتیم و هر چه تحمل، از این نوا دریافتیم.
در زیر سهمگینترین پنجهها شکنجه تاب مىآوردیم که شکنج زلف تو را مىدیدیم. در کشاکش تازیانهها و چکاچک شمشیرها، برق نگاه تو تابمان مىداد و صداى گامهاى آمدنت توانمان مىبخشید.
رایحهات که مژده حضور تو را بر دوش مىکشید مرهمى بر زخمهاى نو به نومان بود و جبر جانهاى شکسته مان. دردها همه از آن رو تاب آوردنى بود که تو آمدنى بودى.
تحمل شدائد از آن رو شدنى بود که ظهورت شدنى بود و به تحقق پیوستنى.
انگار تخم صبر بودیم که در خاک انتظار تاب مىآوردیم تا در هرم خورشید تو به بال و پر بنشینیم.
سنگینى بار انتظار بر پشت ما، سنگینى یک سال و دو سال نیست سنگینى یک قرن و دو قرن نیست. حتى از زمان تودیع یازدهمین خورشید نیست.
تاریخ انتظار و شکیبایى ما به آن ظلم که در عاشورا بر ما رفته است بر مىگردد، به آن تیرها که از کمان قساوت برخاست و بر گلوى مظلومیت نشست، به آن سم اسبهاى کفر که ابدان مطهر توحید را مشبک کرد. به آن جنایتى که دست و پاى مردانگى را برید.
از آن زمان تاکنون ما به آب حیات انتظار زندهایم، انتظار ظهور منتقم خون حسین.
تاریخ استقامت ما از آن زمان هم دورتر مىرود، از عاشورا مىگذرد و به بعثت پیامبر اکرم مىرسد. هم او در مقابل همه جهل و ظلم و کفر و شرک و عنا و فسادى که جهان آن زمان را پوشانده بود و عده مىفرمود که کسى خواهد آمد. نامش نام من، کنیهاش کنیه من، لقبش لقب من، دوازدهیمن وصى من خواهد بود و جهان را از توحید و عدل و عشق و داد پر خواهد فرمود.
اما تاریخ صبر و انتظار ما به دورترها بر مىگردد، به مظلومیت و تنهایى عیسى، به غربت موسى، به استقامت نوح و از همه اینها گذر مىکند تا به مظلومیت هابیل مىرسد.
انتظار و بردبارى ما را وسعتى است از هابیل تاکنون و تا برخاستن فریاد جبرئیل در زمین و آسمان و آوردن مژده ظهور امام زمان (عج).
آرى و در آن زمان هستى حیات خواهد یافت، عشق پر و بال خواهد گشود و در رگهاى خشکیده علم، خون تازه خواهد دوید. پشت هیولاى ظلم و جهل با خاک، انس جاودان خواهد گرفت، شیطان خلع سلاح خواهد شد، انسان بر مرکب رشد خواهد نشست و عروج را زمزمه خواهد کرد.
سید مهدى شجاعى
التماس دعا - نیکو
بسم الله الرحمن الرحیم
اقرا باسم ربک الذى خلق، خلق الانسان من علق، اقرا و ربک الاکرم، الذى علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم.
سوره مبارکه علق ( آیه 1-5)
مبعث پیام آور وحی ، پیامبر نور ورحمت بر مسلمانان جهان مبارک باد
اعمال شب مبعث
شب مبعث از شبهای متبرّکه است و برای آن اعمالی ذکر کردهاند:
1- در مصباح از حضرت ابوجعفر امام جواد علیه السلام روایت شده که فرمود: در رجب شبى است که از آنچه که بر آن آفتاب میتابد؛ بهتر است و آن شب بیست و هفتم رجب است که در صبح آن پیغمبر خدا صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ آله به رسالت مبعوث گردید و براى آن شب اعمالی است که اگر شیعهای از ما آن اعمال را در آن شب انجام دهد اجر عمل شصت سال میبرد. خدمت آن حضرت عرض شد که عمل در آن شب چیست فرمود پس از نماز عشاء هر ساعتى از شب را تا پیش از نیمه آن که خواستی بیدار شو و بجا مىآورى دوازده رکعت نماز را که میخوانى در هر رکعت حمد و سورهاى از سورههاى کوچک مفصّل. (و مفصّل از سوره محمّد است تا آخر قرآن.) نمازها دو رکعتی هستند. پس از هر دو رکعت بعد از سلام؛ هفت مرتبه سوره حمد، هفت مرتبه مُعَوَّذَتَیْن، و سورههای توحید و قُلْ یا اَیُّها الْکافِرُونَ هر کدام هفت مرتبه، و سوره قدر و آیة الکرسى هر کدام را هفت مرتبه بخوان. و بعد از اتمام نمازاین دعا خوانده شود؛
اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى
ستایش خاص خدایى است که
لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فى الْمُلْکِ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِىُّ مِنَ
نگیرد فرزندى و نیست براى او در فرمانروایى شریکى و نیست برایش یاورى از
الذُّلِّ وَکَبِّرْهُ تَکْبیراً اَللّهُمَّ اِنّى اَسئَلُکَ بِمَعاقِدِ عِزِّکَ عَلَى اَرْکانِ
خوارى و به بزرگى کامل بزرگش شمار خدایا از تو خواهم به حق چیزهایى که موجبات عزتت برپایه هاى
عَرْشِکَ وَمُنْتَهَى الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ وَبِاسْمِکَ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ
عرشت مى باشد و به حق سرحد نهایى رحمتت از کتابت و به نام بزرگتر بزرگتر
الاْعْظَمِ وَذِکْرِکَ الاْعْلىَ الاْعْلىَ الاْعْلى وَبِکَلِماتِکَ التّامّاتِ اَنْ
بزرگترت و به حق ذکرت که والاتر و برتر و اعلى است و به کلمات تام و تمامت که
تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاَنْ تَفْعَلَ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ.
پس بخوان هر دعائى درود فرستى بر محمد و آلش و انجام دهى درباره من آنچه را تو شایسته آنى .
2- انجام غسل در این شب مستحبّ است.
3- زیارت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام که افضل اعمال این شب است .
ابو عبدالله محمد بن بطوطه یکى از علماء اهل سنت است و در ششصد سال پیش از این زمان زندگی میکرده است. وی در سفرنامه خود که معروفست برحله ابن بطوطه روایت وُرود خود از مکه معظمه به نجف اشرف را ذکر کرده است. وی مینویسد اهل این شهر تمامى رافضى(شیعه) هستند و از براى این روضه مبارکه کراماتى ظاهر شده از جمله آن که در شب بیست و هفتم ماه رجب که نام آن شب نزد اهل آنجا لَیْلَةُ الْمَحْیا است از عراقین و خراسان و بلادِ فارس و رُوم هر شَل و مفلوج و زمینگیرى که هست را به حرم میآورند که تعداد آنها قریب سى چهل نفر است. این مبتلایان را پس از نماز عشاء مىآورند را کنار ضریح مقدّس و مردم جمع مىشوند و منتظرند که خوب شدن و برخاستن آنها را ببینند. این جماعت مردم بعضى نماز مىخوانند و بعضى ذکر مىگویند و بعضى قرآن تلاوت مىکنند و بعضى تماشاى روضه مىکنند تا آن که نصف یا دو ثلث بگذرد. از شب آن وقت جمیع این مبتلایان و زمین گیران که قادر به حرکت و برخاستن نبودند برمیخیزند در حالی که صحیح و تندرست مىباشند و بیماری در آنها وجود ندارد و مىگویند "لا اِلهَ اِلا اللّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ عَلَىُّ وَلىُّاللّهِ و این امریست مشهور است.
4- خواندن دعای منقول از شیخ کفعمى در بلد الا مین در شب مبعث .
اعمال روز عید مبعث
این عید از جمله اعیاد عظیمه است و روزى است که حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ آله در آن روز به رسالت مبعوث گردید و جبرئیل به پیغمبرى بر آن حضرت نازل شد و براى آن روز چند عمل وارد شده است:
1- غسل
2- روزه و که آن یکى از چهار روزى است که در تمام سال امتیاز دارد براى روزه گرفتن و برابر است با روزه هفتاد سال .
3- بسیار صلوات فرستادن .
4- زیارت حضرت رسول و امیرالمؤمنین علیهما و آلهماالسَّلامُ .
5- در مصباح از رَیّان بن الصّلت روایت است که حضرت امام جواد علیه السلام در زمانی که در بغداد بود روز نیمه رجب و روز بیست و هفتم را روزه گرفت و جمیع اطرافیان آن حضرت روزه گرفتند و ما را امر فرمود که بجا آوریم دوازده رکعت نماز که خوانده شود در هر رکعت حمد و سوره و بعد از فراغ از نمازها خوانده شود هر یک از حمد و توحید و مُعَوَّذَتین چهار مرتبه و لا اِلهَ اِلا اللّهُ واللّهُ اَکْبَرُ وَسُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُلِلّهِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّبِاللّهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ چهار مرتبه اللّهُ اللّهُ رَبِّى لا اُشْرِکُ بِهِ شَیْئا چهار مرتبه لا اُشْرِکُ بِرَبِّى اَحَدا چهار مرتبه.
6- از جناب ابوالقاسم حسین بن رُوح رَحَمهُاللّهُ روایت شده که در این روز دوازده رکعت نماز مىخوانى که در هر رکعت حمد و سورهاى که آسان باشد میخوانی و تشهّد مىخوانى و سلام مىدهى و مىنشینى و مىگویى بین هر دو رکعت؛
اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فى الْمُلْکِ ؛
ستایش خاص خدایى است که فرزندى براى خود نگرفته و شریکى در فرمانروایى ندارد
وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِىُّ مِنَ الذُّلِّ وَکَبِّرْهُ تَکْبیراً یا عُدَّتى فى مُدَّتىیا؛
و یاورى از خوار شدن ندارد (چون خوارى ندارد) و به کمال بزرگى او را یاد کن اى توشه من در دوران عمرم
صاحِبى فى شِدَّتى یا وَلیّى فى نِعْمَتى یا غِیاثى فى رَغْبَتى یا؛
رفیق من در سختیم اى سرپرست من در نعمتم اى فریادرس من در آنچه خواهم اى
نَجاحى فى حاجَتى یا حافِظى فى غَیْبَتى یا کافِىَّ فى وَحْدَتى یا؛
بر آرنده حاجتم اى نگهبان من در غیابم اى کفایت کنندهام در گوشه تنهایى اى
اُنْسى فى وَحْشَتى اَنْتَ السّاتِرُ عَوْرَتى فَلَکَ الْحَمْدُ واَنْتَ الْمُقیلُ؛
همدمم در وحشتم تویى پرده پوش عیبهاى من پس ستایش تو را است و تویى نادیده گیرنده
عَثْرَتى فَلَکَ الْحَمْدُ وَاَنْتَ الْمُنْعِشُ صَرْعَتى فَلَکَ الْحَمْدُ صَلِّ عَلى؛
لغزشم پس ستایش تو را است و تویى برخیزاننده من هنگام افتادنم پس ستایش تو را است درود فرست بر
مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاسْتُرْ عَوْرَتى وَآمِنْ رَوْعَتى وَاَقِلْنى عَثْرَتى؛
محمد و آل محمد و بپوشان عیبم را و ایمنى بخش هراسم را و نادیده گیر لغزشم را
وَاصْفَحْ عَنْ جُرْمى وَتَجاوَزْ عَنْ سَیِّئاتى فى اَصْحابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ؛
و چشم بپوش از جرمم و بگذر از گناهانم در زمره بهشتیان بدان
الصِّدْقِ الَّذى کانُوا یُوَعَدُونَ .
وعده راستى که بدانها داده شده.
پس چون از نماز و دعا فارغ شدى مىخوانى هر یک از حمد و توحید و مُعَوَّذَتَیْن و قُلْ یا اَیُّهَا الْکافِرُونَ و اِنا اَنْزَلناهُ و آیة الکرسى را هفت مرتبه و بعد میگوئى لا اِلهَ اِلا اللّهُ واللّهُ اَکْبَرُ وَ سُبْحانَ اللّهِ وَ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ هفت مرتبه و بعد مىگویى هفت مرتبه اللّهُ اللّهُ رَبَّى لا اُشْرِکُ بِهِ شَیْئا و مىخوانى هر دعا که خواهى .
7- در اقبال و در بعض نسخ مصباح آمده است که مستحبّ است در این روز این دعا را بخوانند:
یا مَنْ اَمَرَ بِالْعَفْوِ وَالتَّجاوُزِ وَ ضَمَّنَ نَفْسَهُ الْعَفْوَ وَالتَّجاوُزَ یا مَنْ؛
اى که دستور داده به عفو و گذشت و خود او هم عفو و گذشت (از گنهکاران را)ضمانت کردهاى که
عَفى وَتَجاوَزَ اُعْفُ عَنّى وَتَجاوَزْ یا کَریمُ اَللّهُمَّ وَقَدْ اَکْدَى؛
عفو کرده و گذشت فرمودى مرا مورد عفو و گذشت خویش قرار دهاى کریم خدایا جستجو
الطَّلَبُ وَاَعْیَتِ الْحیلَةُ وَالْمَذْهَبُ وَدَرَسَتِ الاْمالُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ؛
به جایى نرسید و راه چاره و رفتن بسته شد و آرزوها کهنه گشت و امید بریده شد
اِلاّ مِنْکَ وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ اَللّهُمَّ اِنّى اَجِدُ سُبُلَ الْمَطالِبِ اِلَیْکَ؛
جز از تو که یکتایى و شریکى ندارى خدایا من به خوبى مىیابم که راههاى جستجو به سوى تو
مُشْرَعَةً وَ مناهِلَ الرَّجاَّءِ لَدَیْکَ مُتْرَعَةً و اَبْوابَ الدُّعاَّءِ لِمَنْ دَعاکَ؛
گشوده است و آبشخورهاى امید در نزد تو پر از آب است و درهاى دعاء براى کسى که تو را بخواند
مُفتَّحَةً وَالاِْسْتِعانَةَ لِمَنِ اسْتَعانَ بِکَ مُباحَةً وَاَعْلَمُ اَنَّکَ لِداعیکَ؛
باز است و یاریت براى آن کس که از تو یارى خواهد آماده و مباح است و به خوبى مىدانم که تو آماده
بِمَوْضِعِ اِجابَةٍ وَللصّارِخِ اِلَیْکَ بِمَرْصَدِ اِغاثَةٍ وَاَنَّ فِى اللَّهْفِ اِلى؛
اجابت دعاى خوانندگانت هستى و مهیاى فریادرسى فریادخواهان از درگاهت مىباشى و این را هم مىدانم که در پناهنده
جُودِکَ وَالضِّمانِ بِعِدَتِکَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْباخِلینَ وَ مَنْدُوحَةً عَمّا؛
شدن به جود تو و اعتماد به وعده تو عوض کاملى از منع بخیلان و بىنیازى وسیعى است از آنچه
فى اَیْدِى الْمُسْتَاْثِرینَ وَاَنَّکَ لا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ اِلاّ اَنْ تَحْجُبَهُمُ؛
در دست توانگران و ثروتمندان است و مىدانم که تو از خلق خویش در حجاب نشوى مگر آنکه اعمال ایشان
الاْعْمالُ دُونَکَ وَقَدْ عَلِمْتُ اَنَّ اَفْضَلَ زادِ الرّاحِلِ اِلَیْکَ عَزْمُ اِرادَةٍ؛
میان تو و ایشان حجاب قرا دهد و این را هم دانستهام که بهترین توشه کسى که به سوى تو کوچ کند یک تصمیم جدى
یَخْتارُکَ بِها وَ قَدْ ناجاکَ بِعَزْمِ الاِرادَةِ قَلْبى وَاَسْئَلُکَ بِکُلِّ دَعْوَةٍ؛
و نیرومندى است که تو را بدان اختیار کند و با یک چنین تصمیمى دل من با تو براز و نیاز پرداخته از تو خواهم به حق هر دعائى
دَعاکَ بِها راجٍ بَلَّغْتَهُ اَمَلَهُ اَوْصارِخٌ اِلَیْکَ اَغَثْتَ صَرْخَتَهُ اَوْ مَلْهُوفٌ؛
که تو را دعا کرده بدان شخص امیدوارى که به آرزویش رساندهاى یا فریادخواهى که به درگاه تو فریادخواهى کرده و به دادش رسیده
مَکْرُوبٌ فَرَّجْتَ کَرْبَهُ اَوْ مُذْنِبٌ خاطِئٌ غَفَرْتَ لَهُ اَوْ مُعافىً اَتْمَمْتَ؛
یا دلسوخته گرفتارى که تو گرفتاریش را بر طرف کرده یا گنهکار خطاپیشهاى که تو او را آمرزیدهاى یا تندرستى که نعمتت
نِعْمَتَکَ عَلَیْهِ اَوْ فَقیرٌ اَهْدَیْتَ غِناکَ اِلَیْهِ وَلِتِلْکَ الَّدعْوَةِ عَلَیْکَ حَقُّ؛
را بر او تمام کردهاى یا ندارى که از توانگرى خود به او دادهاى و چنین دعایى به درگاهت حقى پیدا کرده
وَ عِنْدَکَ مَنْزِلَةٌ اِلاّ صَلَّیْتَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ قَضَیْتَ حَوائِجى؛
و در پیش تو منزلت و مقامى یافته که درود فرستى بر محمد و آل محمد و برآورى حاجاتم را
حَوائِجَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَ هذا رَجَبٌ الْمُرَجَّبُ الْمُکَرَّمُ الَّذى اَکْرَمْتَنا؛
حاجات دنیا و آخرت و این ماه رجب المرجب و ماه گرامى است آن ماهى که
بِهِ اَوَّلُ اَشْهُرِ الْحُرُمِ اَکْرَمْتَنا بِهِ مِنْ بَیْنِ الاُْمَمِ یا ذَاالْجُودِ وَالْکَرَمِ؛
نخستین ماه محترم است و ما را بدان گرامى داشتهاى از میان سایر امتها اى صاحب جود و کرم
فَنَسْئَلُکَ بِهِ وَبِاسْمِکَ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ الاْجَلِّ الاْکْرَمِ الَّذى؛
پس به حق این ماه از تو خواهم و به حق نام اعظم تو ، آن نام برتر و گرامىترى که آن را
خَلَقْتَهُ فَاسْتَقَرَّ فى ظِلِّکَ فَلا یَخْرُجُ مِنْکَ اِلى غَیْرِکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى؛
آفریدى پس در زیر سایه رحمتت مستقر گردید و از تو به دیگرى نرسد که درود فرستى بر
مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ الطّاهِرینَ وَتَجْعَلَنا مِنَ الْعامِلینَ فیهِ بِطاعَتِکَ؛
محمد و خاندان پاکش و قرار دهى ما را از کسانى که در این ماه به طاعتت عمل کنیم
وَالاْمِلینَ فیهِ بِشَفاعَتِکَ اَللّهُمَّ وَاهْدِنا اِلى سَواَّءِ السِّبیلِ وَاجْعَلْ؛
و آنان که در این ماه آرزوى شفاعت را دارند خدایا ما را به راه راست هدایت فرما و جایگاه ما را
مَقیلَنا عِنْدَکَ خَیْرَ مَقیلٍ فى ظِلٍّ ظَلیلٍ فَاِنَّکَ حَسْبُنا وَ نِعْمَ الوَکیلُ؛
در پیش خود بهترین جایگاه در زیر سایه همیشگیت قرار ده که به راستى تو ما را بسى و نیکو وکیلى هستى
وَالسَّلامُ عَلى عِبادِهِ المُصْطَفَیْنَ وَ صَلَواتُهُ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ اَللّهُمَّ؛
و سلام بر بندگان برگزیدهاش و درودهاى او بر ایشان همگى و نیز خدایا
وَبارِکَ لَنا فى یَوْمِنا هَذَا الَّذى فَضَّلْتَهُ وَ بِکَرامَتِکَ جَلَّلْتَهُ وَ بِالْمَنْزِلِ؛
مبارک گردان براى ما در این روزى که آن را برترى دادى و به کرامت خویش آن را بزرگ کردى و به جایگاه
[الْعَظیمِ] الاْعْلى اَنْزَلْتَهُ صَلِّ عَلى مَنْ فیهِ اِلى عِبادِکَ اَرْسَلْتَهُ؛
بزرگ والاترى آن را جاى دادى درود فرست بر آن کس که او را در این ماه به سوى بندگانت فرستادى
وَبِالْمَحَلِّ الْکَریمِ اَحْلَلْتَهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ صَلوةً داَّئِمَةً تَکُونُ لَکَ؛
و او را به مقام بزرگى درآوردى خدایا درود فرست بر او درودى همیشگى که براى تو
شُکْراً وَلَنا ذُخراً وَاجْعَلْ لَنا مِنْ اَمْرِنا یُسراً وَاخْتِمْ لَنا بِالسَّعادَةِ اِلى؛
سپاسگزارى باشد و براى ما ذخیرهاى و قرار ده براى ما در کارمان آسانى و تا پایان عمرمان با خوشبختى ما را
مُنْتَهى آجالِنا وَقَدْ قَبِلْتَ الْیَسیرَ مِنْ اَعْمالِنا وَبَلَّغْتَنا بِرَحْمَتِکَ اَفْضَلَ؛
مقرون دار و تو اى خدا براستى چنانى که اعمال اندک ما را پذیرفتى و به رحمت خویش به بهترین
آمالِنا اِنَّکَ عَلى کُلِّشَى ءٍ قَدیرٌ وَ صَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَسَلَّمَ؛
آرزوهایمان رساندى همانا تو بر هر چیز توانایى و درود و تحیت خدا بر محمد و آلش باد.
التماس دعا
اى آنکه حریم کعبه کاشانه تست
بطحا صدف گوهر یکدانه تست
گر مولد تو بکعبه آمد چه عجب
اى نجل خلیل خانه خود خانه تست
ولادت و حسب و نسب
بنا بوشته مورخین ولادت على علیه السلام در روز جمعه 13 رجب در سال سىام عام الفیل (1) بطرز عجیب و بیسابقهاى در درون کعبه یعنى خانه خدا بوقوع پیوست،محقق دانشمند حجة الاسلام نیر گوید:
اى آنکه حریم کعبه کاشانه تست
بطحا صدف گوهر یکدانه تست
گر مولد تو بکعبه آمد چه عجب
اى نجل خلیل خانه خود خانه تست
پدر آنحضرت ابو طالب فرزند عبد المطلب بن هاشم بن عبد مناف و مادرش هم فاطمه دختر اسد بن هاشم بود بنا بر این على علیه السلام از هر دو طرف هاشمى نسب است (2)
اما ولادت این کودک مانند ولادت سایر کودکان بسادگى و بطور عادى نبود بلکه با تحولات عجیب و معنوى توأم بوده است مادر این طفل خدا پرست بوده و با دین حنیف ابراهیم زندگى میکرد و پیوسته بدرگاه خدا مناجات کرده و تقاضا مینمود که وضع این حمل را بر او آسان گرداند زیرا تا باین کودک حامل بود خود را مستغرق در نور الهى میدید و گوئى از ملکوت اعلى بوى الهام شده بود که این طفل با سایر موالید فرق بسیار دارد.
شیخ صدوق و فتال نیشابورى از یزید بن قعنب روایت کردهاند که گفت من با عباس بن عبد المطلب و گروهى از عبد العزى در کنار خانه خدا نشسته بودیم که فاطمه بنت اسد مادر امیر المؤمنین در حالیکه نه ماه باو آبستن بود و درد مخاض داشت آمد و گفت خدایا من بتو و بدانچه از رسولان و کتابها از جانب تو آمدهاند ایمان دارم و سخن جدم ابراهیم خلیل را تصدیق میکنم و اوست که این بیت عتیق را بنا نهاده است بحق آنکه این خانه را ساخته و بحق مولودى که در شکم من است ولادت او را بر من آسان گردان ، یزید بن قعنب گوید ما بچشم خوددیدیم که خانه کعبه از پشت(مستجار) شکافت و فاطمه بدرون خانه رفت و از چشم ما پنهان گردید و دیوار بهم بر آمد چون خواستیم قفل درب خانه را باز کنیم گشوده نشد لذا دانستیم که این کار از امر خداى عز و جل است و فاطمه پس از چهار روز بیرون آمد و در حالیکه امیر المؤمنین علیه السلام را در روى دست داشت گفت من بر همه زنهاى گذشته برترى دارم زیرا آسیه خدا را به پنهانى پرستید در آنجا که پرستش خدا جز از روى ناچارى خوب نبود و مریم دختر عمران نخل خشک را بدست خود جنبانید تا از خرماى تازه چید و خورد(و هنگامیکه در بیت المقدس او را درد مخاض گرفت ندا رسید که از اینجا بیرون شو اینجا عبادتگاه است و زایشگاه نیست) و من داخل خانه خدا شدم و از میوههاى بهشتى و بار و برگ آنها خوردم و چون خواستم بیرون آیم هاتفى ندا کرد اى فاطمه نام او را على بگذار که او على است و خداوند على الاعلى فرماید من نام او را از نام خود گرفتم و بادب خود تأدیبش کردم و او را بغامض علم خود آگاه گردانیدم و اوست که بتها را از خانه من میشکند و اوست که در بام خانهام اذان گوید و مرا تقدیس و تمجید نماید خوشا بر کسیکه او را دوست دارد و فرمانش برد و واى بر کسى که او را دشمن دارد و نافرمانیش کند. (3)
و چنین افتخار منحصر بفردى که براى على علیه السلام در اثر ولادت در اندرون کعبه حاصل شده است بر احدى از عموم افراد بشر چه در گذشته و چه در آینده بدست نیامده است و این سخن حقیقتى است که اهل سنت نیز بدان اقرار و اعتراف دارند چنانکه ابن صباغ مالکى در فصول المهمه گوید:
و لم یولد فى البیت الحرام قبله احد سواه و هى فضیلة خصه الله تعالى بها اجلالا له و اعلاء لمرتبته و اظهارا لتکرمته. (4)
یعنى پیش از آنحضرت احدى در خانه کعبه ولادت نیافت مگر خود او واین فضیلتى است که خداى تعالى به على علیه السلام اختصاص داده تا مردم مرتبه بلند او را بشناسند و از او تجلیل و تکریم نمایند.
در جلد نهم بحار در مورد وجه تسمیه آنحضرت بعلى چنین نوشته شده است که چون ابوطالب طفل را از مادرش گرفت بسینه خود چسباند و دست فاطمه را گرفته و بسوى ابطح آمد و به پیشگاه خداوند تعالى چنین مناجات نمود.
یا رب هذا الغسق الدجى
و القمر المبتلج المضىء
بین لنا من حکمک المقضى
ماذا ترى فى اسم ذا الصبى (5)
هاتفى ندا کرد:
خصصتما بالولد الزکى
و الطاهر المنتجب الرضى
فاسمه من شامخ على
على اشتق من العلى (6)
علماى بزرگ اهل سنت نیز در کتب خود بهمین مطلب اشاره کردهاند و محمد بن یوسف گنجى شافعى با تغییر چند لفظ و کلمه در کفایة الطالب چنین مینویسد که در پاسخ تقاضاى ابوطالب ندائى برخاست و این دو بیت را گفت.
یا اهل بیت المصطفى النبى
خصصتم بالولد الزکى
ان اسمه من شامخ العلى
على اشتق من العلى (7)
و در بعضى روایات آمده است که فاطمه بنت اسد پس از وضع حمل(پیش از اینکه بوسیله نداى غیبى نام او على گذاشته شود) نام کودک را حیدر نهاد و هنگامیکه او را قنداق کرده بدست شوهر خود میداد گفت خذه فانه حیدرة و بهمین جهت آنحضرت در غزوه خیبر بمرحب پهلوان معروف یهود فرمود:
انا الذى سمتنى امى حیدرة
ضرغام اجام و لیث قسورة (8)
و چون نام آنحضرت على گذاشته شد نام حیدر جزو سایر القاب بر او اطلاق گردید و از القاب مشهورش حیدر و اسد الله و مرتضى و امیر المؤمنین و اخو رسول الله بوده و کنیه آنجناب ابو الحسن و ابوتراب است.
همچنین خدا پرستى و اسلام آوردن فاطمه و ابوطالب نیز از روایات گذشته معلوم میشود که آنها در جاهلیت موحد بوده و براى تعیین نام فرزند خود بدرگاه خدا استغاثه نمودهاند،فاطمه بنت اسد براى رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم بمنزله مادر بوده و از اولین گروهى است که به آنحضرت ایمان آورد و بمدینه مهاجرت نمود و هنگام وفاتش نبى اکرم صلى الله علیه و آله و سلم پیراهن خود را براى کفن او اختصاص داد و بجنازهاش نماز خواند و خود در قبر او قرار گرفت تا وى از فشار قبر آسوده گردد و او را تلقین فرمود و دعا نمود. (9)
و ابوطالب هم موحد بوده و پس از بعثت رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم بدو ایمان آورده و چون شیخ و رئیس قریش بود لذا ایمان خود را مصلحة مخفى مینمود،در امالى صدوق است مردى بابن عباس گفت اى عمو زاده رسولخدا مرا آگاه گردان که آیا ابوطالب مسلمان بود؟گفت چگونه مسلمان نبود در حالیکه میگفت:
و قد علموا ان ابننا لا مکذب
لدینا و لا یعبأ بقول الا باطل
یعنى مشرکین مکه دانستند که فرزند ما(محمد صلى الله علیه و آله و سلم) نزد ما مورد تکذیب نیست و بسخنان بیهوده اعتناء نمیکند مثل ابوطالب مثل اصحاب کهف است که ایمان خود را در دل مخفى نگهمیداشتند و ظاهرا مشرک بودند و خداوند دو ثواب بآنها داد،حضرت صادق علیه السلام هم فرمود مثلابوطالب مثل اصحاب کهف است که در دل ایمان داشتند و ظاهرا مشرک بودند و خداوند دو پاداش (یکى براى ایمان و یکى براى تقیه) بآنها داد. (10)
اشعار زیادى از ابوطالب در مدح پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله مانده است که اسلام وى از مضمون آنها کاملا روشن و هویداست چنانکه به آنحضرت خطاب نموده و گوید:
و دعوتنى و علمت انک ناصحى
و لقد صدقت و کنت قبل امینا
و ذکرت دینا لا محالة انه
من خیر ادیان البریة دینا (11)
بحضرت صادق عرض کردند که(اهل سنت) گمان کنند که ابوطالب کافر بوده است فرمود دروغ گویند چگونه کافر بود در حالیکه میگفت:
ألم تعلموا انا وجدنا محمدا
نبیا کموسى خط فى اول الکتب (12)
شیخ سلیمان بلخى صاحب کتاب ینابیع المودة درباره ابوطالب گوید:
و حامى النبى و معینه و محبه اشد حبا و کفیله و مربیه و المقر بنبوته و المعترف برسالته و المنشد فى مناقبه ابیاتا کثیرة و شیخ قریش ابوطالب. (13)
یعنى ابوطالب که رئیس و بزرگ قریش بود حامى و کمک پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم بود و او را بسیار دوست داشت و کفیل معیشت و مربى آنحضرت بود و بنبوتش اقرار و برسالتش اعتراف داشت و در مناقب او اشعار زیادى سروده است.(درباره اثبات ایمان ابوطالب مطالب زیادى در کتب دینىنوشته شده و کتابهاى مستقلى نیز مانند کتاب ابوطالب مؤمن قریش برشته تألیف در آمده است) .
بارى ولادت على علیه السلام در اندرون کعبه مفاخر بنى هاشم را جلوه تازهاى بخشید و شعراى عرب و عجم در اینمورد اشعار زیادى سرودهاند که در خاتمه این فصل بچند بیت از سید حمیرى ذیلا اشاره میگردد.
ولدته فى حرم الاله امه
و البیت حیث فنائه و المسجد
بیضاء طاهرة الثیاب کریمة
طابت و طاب ولیدها و المولد
فى لیلة غابت نحوس نجومها
و بدت مع القمر المنیر الاسعد
ما لف فى خرق القوابل مثله
الا ابن امنة النبى محمد (14)
مادرش او را در حرم خدا زائید در حالیکه بیت و مسجد الحرام آستانه او بود.
آن مادر نورانى که لباسهاى پاکیزه ببر داشت و خود پاکیزه بود و مولود او و محل ولادت نیز پاکیزه بود.
در شبى که ستارههاى منحوسش ناپیدا بوده و سعیدترین ستاره بهمراه ماه پدید آمده بود .
قابلههاى(دنیا) هیچ مولودى را مانند او لباس نپوشایندهاند(یعنى هرگز مولودى مانند او بدنیا نیامده) بجز پسر آمنه محمد پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم.
پىنوشتها:
(1) حبشىهاى فیل سوار که باصحاب فیل سوار که باصحاب فیل مشهورند تحت فرماندهى ابرهه براى ویران کردن کعبه بمکه آمده بودند که خداوند همه آنها را هلاک نمود و خود ابرهه نیز آخرین نفر بود که بهلاکت رسید چنانکه در قرآن کریم فرماید: (ألم تر کیف فعل ربک باصحاب الفیل؟) اعراب حجاز آن سال را مبارک شمرده و نامش را عام الفیل گذاشتند و ولادت نبى اکرم نیز در همانسال بوده است تا 71 سال پس از آنواقعه یعنى تا سال 18 هجرى عام الفیل مبدأ تاریخ مسلمین بود ولى در سال مزبور که ششمین سال خلافت عمر بود برهنمائى حضرت امیر از عام الفیل صرفنظر و سال هجرت نبوى مبدأ تاریخ مسلمانان قرار گرفت.
(2) ابوطالب پیش از ولادت على علیه السلام داراى سه پسر دیگر هم بود که به ترتیب عبارتند از طالب،عقیل،جعفر.
(3) امالى صدوق مجلس 27 حدیث 9ـروضة الواعظین جلد 1 ص 76ـبحار الانوار جلد 35 ص 8ـکشف الغمه ص .19
(4) فصول المهمه ص .14
(5) اى پروردگار صاحب شب تاریک و ماه نور دهنده از حکم مقضى خود براى ما آشکار کن که اسم این کودک را چه بگذاریم.
(6) شما دو نفر (ابوطالب و فاطمه) اختصاص یافتید بفرزند پاکیزه و برگزیده و پسندیده پس نام او على است و على از نام خداوند على الاعلى مشتق شده است.
(7) ینابیع المودة باب 56 ص 255ـکفایة الطالب ص .406
(8) من آنکسم که مادرم نام مرا حیدر نهاد،شیر بیشهام چنان شیرى که زورمند و پنجه افکن باشد.
(9) اعلام الورىـاصول کافى جلد 2 ابواب تاریخـامالى صدوق مجلس 51 حدیث .14
(10) امالى صدوق مجلس 89 حدیث 12 و 13ـروضة الواعظین جلد 1 ص 139
(11) بحار الانوار جلد 35 ص 124ـمرا(بدین خود) دعوت کردى و من دانستم که یقینا تو خیر خواه منى و تو از این پیش راستگو و امین بودى و دینى را بمردم عرضه داشتى که آن بهترین ادیان است.
(12) اصول کافى جلد 2 باب ابواب التاریخـآیا ندانستید که ما محمد(ص) را مانند موسى به پیغمبرى یافتیم که در کتابهاى گذشته نامش نوشته شده است.
(13) ینابیع المودة باب 52 ص .152
(14) روضة الواعظین جلد 1 ص .81
Design By : Pars Skin |