سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ره آورد

عرض به حضورتون که چن روزی بابت یه مأموریت به ساری رفته بودم و بعد از پایان کار امروز صبح به

سلامتی برگشتم اما یه موردی که توی این دوره و زمونه نباید بگم خیلی عجیب اما غیر قابل توجیه پیش اومد .

راستش فاصله محل اقامتم تا فرودگاه کمی زیاد بود و صبح مجبور بودم قبل از اذان صبح را بیافتم تا به پرواز

برسم پس وضو گرفتم و تصمیم داشتم تا در فرودگاه نماز بخونم ، خب

وقتی رسیدم سریع کارت پرواز گرفتم و دنبال جایی واسه نماز خوندن بودم که چشمتون روز بد نبینه تازه

کل کل کردنا و بحث و بدو بدو و ... شروع شد .

کارمندای اونجا گفتن خانم چون بازرسی طول می کشه اول باید برید بازرسی که منم رفتم ، واویلا نمی دونید

چه بازرسی ای بود باور بفرمایید اونقدر بند و بساط داشت که نگو !! وا.. ما از تهران با همون وسایل رفتیم و

از گیت رد شدیم و یه بازرسی کاملا معقول و خلاص !! اینا تازه یکی یکی وسایل رو در می آوردن ، دوباره

داخل گیت میذاشتن ، وسایل برقی رو به برق می زدن و...... دیگه هیچی داشتم دیونه میشدم ، بهشون گفتم که

تا وقتی نوبت به بازرسی کیف من می رسه اجازه بدید برم نماز بخونم ، باورتون می شه اجازه ندادن !!! بعد

یکی از خواهران که دید تصمیم دارم همونجا وایسم و اقامه ببندم مثلا دلش سوخت و بعد بازرسی بدنی گفت برم

توی نماز خونه همین که داشتم می رفتم یه دفه دو تا آقا همچی داد و بیداد راه انداختن و دنبالم اومدن که هر کی

میدید فکر میکرد یه تروریست هواپیما ربا رو میخوان بگیرن !!! جونم براتون بگه به بهانه ی این که احتمال

داره از پرواز جا بمونم نذاشتن حتی وارد نمازخونه (همومن نمازخونه ای که با اون تشکیلات ساختن و اغلب

هم برای استراحت ازش استفاده میشه) بشم ، منم که خواهش و توضیات ، حتی ابراز ناراحتی م اثری نداشت

مجبور شدم مجددا به صف بازرسی وسایل برگردم و دوباره منتظر بشم که شاید توی این فرصت اگه بگم

میتونستم 12 رکعت نماز بخونم به گزاف نگفتم !!

بعله دیگه بعد کلی علافی سوار هواپیما شدم و تازه پرس و جو واسه فهمیدن جهت قبله آغاز شد و بعد جواب ،

گفتن نمیذاریم اینجا نماز بخونی و منم گفتم باشه و یه نماز نشسته ی دست و پا شکسته به کمرم زدم ! اونم در

حالی که فکر میکردم دارم به کفرآباد میرم و تقریبا نیمی از مردم داشتن با تعجب نگا می کردن و هواپیما هم

هنوز پرواز نکرده و منتظر یه مسافر بود که کارت پرواز گرفته اما هنوز نیومده بود !

بعد مهماندار شروع کرد : به نام خدا و یاد شهدا و صلوات به روح پاکشون ، از مسافرین محترم تقاضا دارم

برای حرمت اسلام و امام راحل و .... حجاب اسلامی و شئونات دین رو رعایت کنن !!

باورتون نمیشه چه حس بدی داشتم وقتی گفت شئونات دین ،

بابا جان مگه نماز ! همون نمازی که به گردن هر مسلمانیه حتی در حالت غرق شدن ، جزء شئونات دین نیست ، جزء مسلمات نیست!

همون نمازی که روز عاشورا امام حسین (ع) وسط میدون جنگ اقامه می بنده !

همون نمازی که نور چشم پیامبره (ص) !

همون نمازی که گله به گله ی شهر برای اقامه ش نمازخونه ساختن !

همون نمازی که حتی وهابیای سعودی هم حرمتش رو نگه میدارن!

یادم به بچه ی خواهرم افتاد وقتی برای مصاحبه ی کلاس اول با مانتو و شلوار مدرسه و بدون چادر رفته بود،

مدیر مدرسه به بهانه ی اینکه چادر سر نکرده میخواست ردش کنه ! جالبه از بچه پرسیده بودن چرا چادر سر

نکردی گفته بود حجابم کامله ضمن این که هنوز به سن تکلیف نرسیدم ، حتی هنوز نماز هم نمی خونم ، گفته

بودن نماز عیب نداره شما چون اندام درشتی داری بایستی چادر سر کنی ! بچه پرسیده بود یعنی چون اندامم

درشته باید نماز هم بخونم روزه هم بگیرم ؟  گفته بودن نه ! خوشم میاد بچه گفته بود نه هروقت به سن تکلیف رسیدم ،

نماز خوندم ، روزه گرفتم چادر هم سر می کنم ، یه بچه ی 7 ساله !!

واقعا به کجا داریم می بریم این دین پاک و زیبا و بدون افراط و تفریط اسلام رو ؟ مگر نه این که در روایات

اومده کودکانتون رو از کودکی به نماز عادت بدید ؟ به نماز نه به چادر؟ بحث بحث واجباته واجبات ، نه به

اون شوریه شور که به بچه ی هفت ساله میگن بدون چادر مسلمان نیستی نه به این که یه مسلمان رو نمیذارن

نماز بخونه !!

همیشه همینه متأسفانه اونقدر مشغول فرعیات می شیم که گاهی از اصول دینمون غافل می مونیم ، دارم باور

می کنم که دوره آخر زمون مردم واجبات رو رها کرده و به مستحبات و فرعیات می پردازن ! البته که هر

چیزی در جای خود ارزشمنده ، اما مهم اینه که انسان وظائف واجب خودش رو انجام بده، نه این که آن‏ها را

رها کرده و به مستحبات بچسبه. انجام مستحبات فضل است و انجام واجبات و ترک محرّمات، فرض. برخی

از مردم ترک واجب کرده و سنت به جا میآرن. نماز شب میخونن، روی صورتشون رو تا بینی می پوشونن

ولی فحاشی میکنند! غیبت می کنن مثل آب خوردن ! حق الناس رو که اونهمه سفارش شده ضایع می کنن و...........

ای بابا چی بگم ؟؟؟؟؟؟؟!!!

 


نوشته شده در سه شنبه 91/12/1ساعت 11:17 صبح توسط نیکو نظرات ( ) |

Design By : Pars Skin